نقد و معرفی کتاب بیرون در

به گزارش ۳ امتیاز، اگر اقتصاد، موبایل و بازی آنلاین اجازه دهد یا حوصله آدم چیز جدیدی طلب کند، مطالعه کتاب می‌تواند اطلاعات ماندگاری را به ما هدیه بدهد. اگر کتاب خوب به گیر آدم بیفتد که چه بهتر. قضاوت «کتاب خوب» برای هر آدمی متفاوت است. منتهی عیار کتاب‌ها لابه لای مطالعه آنها توسط فرد کتابخوان مشخص می‌شود.

با این شرایط، در میان قفسه‌های کتاب، آثار نویسندگان معروف ناخواسته شانس و توجه بیشتری برای انتخاب دارد. طبیعی است پولی را که با هزار سختی به دست آوردی، مفت از دست ندهی!

*مشخصات کتاب «بیرون در»

این روزها در قفسه «رمان» کتاب فروشی‌ها، کتابی با جلد خاکی با نوشته محو  مشکی و بدون طرح خاص گرافیکی با عنوان «بیرونِ در» خودنمایی می کند. نویسنده محمود دولت آبادی، کم حجم (۱۴۳ صفحه)، ژانر رمان، منتشر شده در سال ۱۳۹۸، نشر چشمه.

این مشخصات حداقل برای فرد کتابخوان نوید یک کتاب سطح بالا را می‌دهد که ارزش خواندن دارد. حالا واقعاً اینطوری بود؟

*داستان «بیرون در» چه بود؟

آفاق شخصیت اول داستان، مدت ۵ سال زندانی بوده است. این زن ۳۵ ساله در روزهای منتهی به انقلاب سال ۱۳۵۷ آزاد شده و ناخواسته درگیر ماجرای نگهداری از یک پیرمرد ارمنی می‌شود. در میانه داستان آفاق هنوز درگیر ماجراهای حزبی است اما خانه قدیمی با دری کج و نیمه باز، بیشتر رمان را به خود اختصاص می‌دهد. داستانی مرموزی که تا انتهای نوشته مخاطب را به دنبال خود می‌کشد.

*سبک روایت «بیرون در»

صفحات ابتدایی کتاب برای خواننده آسان نیست و ناچار است صبورانه به انتظار تکه پازل‌های نویسنده را در ذهن نگه دارد تا بخشی از قصه برایش جا بیفتد! همین موضوع باعث شده بعضی از منتقدان آن را سخت خوان بدانند. ضمن اینکه کل داستان بدون وقفه در یک خط مستقیم روایت می‌شود. اما وقتی کتابخوان متوجه ماجرا شد، بعید است که آن را به سادگی رها کند و قصه برایش جذاب پیش می‌رود.

*نقاط ضعف 

• انتهای ماجرای رمانی که در سال ۱۳۹۸ نوشته شده، کتابخوان از خود می‌پرسد روایت اینگونه به چه کار کتابخوان در دهه نود می‌آید؟
• در روزگاری که موبایل و شبکه‌های اجتماعی، هوش و حواس مخاطبان را حسابی درگیر کرده، شروع سخت کتاب کار را سخت می کند.
• بعضی محتوای کتاب با یکدیگر در تناقض هستند. مثل آفاق آنقدر فرد مهمی است که مراقب حزبی همواره او را رصد می‌کند اما درگیر ماجرای خطرناکی شده که غیر حزبی است! یا اینکه در یکی از بخش های کتاب فرد به خاطر صرفا نگاه یکی از شخصیت‌های کتاب به مرگ می رسد!

*نقاط قوت

• حجم کم کتاب
• توصیف های بسیار زیبایی که امکان تصویرسازی را به مخاطب می دهد.
• حقایق کار سیاسی را برای افراد پایین دست گروه ها و ضربات به آنها را مشخص می کند.

*چند تکه از کتاب 

 اکنون ایستاده است پیرانه‌سر با جای‌جای گره در تنه‌ای که هرگز فربه نبوده است و نیست، و بس سماجتی مقتدر به تو می‌نماید بی‌طلبِ دستی به نوازش، که اگر چنان کنی زخم می‌زندت و دورت می‌کند از پیرامون خود، و تو گویی که به انتظار تبر باقی مانده است فقط. (کتاب بیرون در – صفحه ۲۵)

همیشه مکتوم مانده است نگاه مادران وقتی رفتن فرزندشان را بدرقه می‌کنند و نشده بیان شود که درون‌شان چه می‌گذرد، خاصه اگر فرزند سالیانی را هم در زندان گذرانیده باشد و هنوز هم پی‌گیر باشد با عبارتِ «ما به امید این‌چنین روزهایی بوده‌ایم، مامان!» بله؛ و پیدا بود که گیرودارها بدان شکل‌های پیشین پایان یافته؛ اما نگرانی مادر چه؟ (کتاب بیرون در – صفحه ۲۷)

ماجرای بین زن‌ومردی نوآشنا، آن هم در میان‌سالی، نمی‌تواند بی‌گرفتاری پیش برود. (کتاب بیرون در – صفحه ۴۲)

واژگان در شرح سکوت آدم‌ها چه‌قدر اندک و چه مایه بی‌بضاعت‌اند.(کتاب بیرون در – صفحه ۴۷)

 اگر علاقه‌ی بی‌نسبتِ یک‌سویه‌ای هم پا در میان داشته باشد، ببین چه عسل – خربزه‌ای دست درهم می‌پیچند و چه قلنج نفرتی را درون تو می‌کارند. (کتاب بیرون در – صفحه ۵۳)