غفارزاده: آنقدر از کتاب‌ها تعریف می‌کنم تا دیگران بخوانند

به گزاش پایگاه خبری سه امتیاز، در فضای مجازی و اینستاگرام آدم مورد توجه و پرمخاطب زیاد است. اما بدون تعارف، طنزنویس‌ها و خندان مخاطب بیشتر از دیگر حوزه‌ها جذب می‌کنند. اما جامعه فرهنگی هم رفته رفته جامعه هدف و مخاطبان خود را به صورت آهسته و پیوسته پیدا می‌کنند. در این میان غزاله غفارزاده توانسته با وجود سن کم تعداد مخاطب خوبی جذب کند و دیگران را تشویق به مطالعه کتاب کند. همین موضوع بهانه‌ای شد تا با همدیگر به گفت‌وگو بنشینیم:

*از چند سالگی مطالعه کتاب را شروع کردید؟

از ۱۰ سالگی به صورت خیلی پراکنده مطالعه داشتم؛ ولی در ۱۳ ‌سالگی به‌طور کاملاً جدی شروع کردم. رمان بینوایان از اولین کتاب‌هایی بود که خواندم. همین کتاب، عامل افزایش اشتیاقم برای ادامه‌ مسیر مطالعه شد. به حدی این رمان را با دقت و اشتیاق مطالعه کرده بودم، آن را با اشتیاق برای دوستانم معرفی کردم و توضیح دادم که آنها هم مشتاق به خواندن رمان بینوایان شدند.

 

*علاوه بر علاقه به کتاب، روحیه، روایت و نگاه شما، کتاب را برای دیگران جذاب می‌کند. اما چه شد که این روحیه و نگاه را به فضای مجازی آوردید؟

همیشه در برنامه‌های مدرسه مجری بودم، دوست داشتم که صحبت کنم و مطالبی که خواندم را به دیگران توضیح بدم. بیشتر اوقات کتابی که می‌خواندم یا فیلمی که می‌دیدم را به دوستانم معرفی می‌کردم. به پیشنهاد خواهرم وارد این مسیر شدم و به‌تدریج اشتیاقم برای معرفی کتاب‌های مختلف زیاد شد. بلاگری کتاب از جذاب‌ترین حرفه‌ها در فضای اینستاگرام است اگر کمی بیش‌تر به آن توجه شود و مردم، بوک‌بلاگرها رو بیش‌تر حمایت کنند، مطمئنم اتفاقات خوبی در حوزه کتاب و نشر کتاب خواهد افتاد.

*تعداد دقیق آمارهای کتاب‌های مورد مطالعه خودتان را می‌دانید؟

آمار دقیق کتاب‌هایی که مطالعه کردم را نمی‌دانم؛ ولی بیش‌تر از ۱۰۰ جلد هست.

*ژانر مورد علاقه شما برای مطالعه کتاب چیست؟

سعی می‌کنم کتاب‌هایی با ژانر مختلف مطالعه کنم. اما سبک مورد علاقه‌ام رئالیسم است و علاقه زیادی دارم؛ اما منتهی ژانر غالب کتاب‌هایی که مطالعه‌ می‌کنم، رئالیسم است.

غزاله غفارزاده

*ظاهراً مشغول نوشتن کتاب خودتان هستید؟

بله درحال حاضر مشغول نوشتن مجموعه‌داستانم هستم، احتمالاً چند ماه دیگر تمام می‌شود. البته در کنار این کتاب، مشغول تکمیل کتاب شعر هم هستم که برای انتشار آن عجله نمی‌کنم و بعد از مجموعه ‌داستانم منتشر می‌کنم. از آنجایی که اهمیت زیادی برای کیفیت کتابم قائلم، گاهی اوقات بعد از نوشتن هر چند صفحه جدید، ۲ یا چند مرتبه مطالب نوشته شده را بازبینی می‌کنم تا خروجی بسیار با کیفیت باشد.

*در اینستا انواع و اقسام تفریحات و طنز وجود دارد. جذب مخاطب فرهنگی کار سختی نیست؟ البته شما با قدرت پای کار ماندید و نتیجه استمرارتان هم خوب بوده است؟

بله متاسفانه فعالیت در حوزه‌ی بلاگری کتاب فوق‌العاده سخت است. از این لحاظ، مخاطب امروزی خیلی سخت چنین محتوایی رو می‌پسندد و حتی شاید برخی ترجیح بدهند یک‌دقیقه زمان‌شان را برای تماشای یک پست صرف نمی‌کنند. در چنین شرایطی ما باید کتاب مدنظرمان را با خلاقیت و در مدت زمان خیلی کم معرفی کنیم و از طرفی همیشه حمایت‌های مخاطبان در حوزه بلاگری کتاب نسبت به دیگر حوزه، کم‌تر بوده است. اما آگاهی مردم و رساندن اطلاعات به آنها، همواره به من انگیزه می‌دهد. همین که حتی بدانم روی یک‌نفر توانستم تاثیر بگذارم به من انگیزه می‌دهد.

 

*یک خاطره فان و خنده‌دار از کتابخوانی…

نمی‌دانم این خاطره می‌تواند خاطره‌ی خوبی باشد یا نه؟ ولی حالا با به‌یادآوردنش ناخودآگاه لبخند می‌زنم. من اکثر مواقع سرکلاس‌ها رمان می‌خواندم، یک‌بار سر یکی از کلاس‌ها، پنهان از چشم دبیر درس، مشغول مطالعه کتاب بودم که متاسفانه ایشان متوجه ماجرا شد و بالای سرم آمد. او اجازه نداد تا پایان ساعت کلاس آن رمان را بخونم. حتی به‌طوری‌که تا انتهای زمان کلاس فقط حواسش متمرکز به من و میزم بود که به جز درس او، جز کتاب درسی، کتاب دیگری روی میزم نباشد.

انتهای پیام/