تاریخ انتشار : شنبه 5 شهریور 1401 - 23:49
کد خبر : 5032

معرفی و نقد فیلم آتابای؛ متفاوت با وصله و پینه

معرفی و نقد فیلم آتابای؛ متفاوت با وصله و پینه
آتابای فیلمی عاشقانه اما متفاوت که در پایان با وصله و پینه جمع بندی شده است.

به گزارش پایگاه خبری ۳ امتیاز،  عشق یکی از نقاط عطف زندگی هر انسانی است و خاطرات به جا مانده از آن تا پایان عمر ماندگار است. «آتابای» هم گریزی به چند عشق نافرجام از سوی شخصیت‌های مختلف فیلم است. در سبک روایت داستان این فیلم که ساخته سال ۱۳۹۸ به نویسندگی هادی حجازی فر و کارگردانی نیکی کریمی است، تلاش شده از نقطه ابهام آمیز و تناقض آمیز یک مرد نسبتاً مدرن در روستایی دور افتاده، روایت  آغاز و کم، کم ماجرا برای مخاطب آشکار می‌شود. اکثریت فیلم به زبان ترکی است و با زیرنویس به مخاطب عرضه می‌شود.

اینکه چگونه مرد روستایی با وجود گذراندن زندگی تلخ به ثروتی درست و معقول رسیده و آدم حسابی شده است. در یکی از نقدها نوشته شده بود که بازیگر نقش اول بعد از خاطره بدی که در دوران دانشگاه داشته به ژاپن رفته این همه ثروت کسب کرده. اما در روایت فیلم خیلی باید با دقت کرد که رد این سفر را پیدا کرد. به هر حال از آنجا که نویسنده خودش نقش اول فیلم است، روایت را به بهترین شکل ممکن به صحنه می‌کشد.

در این داستان جواد عزتی هم نقش کوتاهی دارد و سهم خودش را قابل قبول ایفا کرده است. در این فیلم نوروش که نقش آیدین را بازی می‌کند با وجود جوانی توانسته نقش بازیگر نوجوان دهاتی را خوب به تصویر بکشد و  در بازی او کمتر نقصی دیده می‌شود.

تفاوت قابل قبول با وصله و پینه پایانی:

 این فیلم در فضاهای قابل پیش‌بینی دفتر، خانه یا آپارتمان روایت نمی‌شود در دل روستا به مخاطب عرضه می‌شود که قابل تمجید است. هر چند این انتخاب درست با تکرار صحنه‌ها روی حضور بازیگران حرفه ای و سبک روایت آنچنان که انتظار می‌رود روستایی نیست. با این حال هر سکانسی از فیلم به خوبی نکته تازه ای را به ذهن مخاطب ارسال می‌کند منتهی سکانس پایانی انگار به فیلم وصله و پینه شده.

سکانسی از فیلم آتابای با بازی سحر دولتشاهی و هادی حجازی فر

سکانسی از فیلم آتابای با بازی سحر دولتشاهی و هادی حجازی فر

قدم‌های کریمی در کارگردانی:

به هر حال نیکی کریمی با وجود تازه کار بودن در بخش کارگردانی شروع نسبتاً خوبی داشته است که باید به مرور زمان و تکرار، پختگی روایت و اثرش را بالا ببرد.

 تماشاگران حرفه‌ای تمامی سکانس‌ها را به دقت گوش می دهند و لحظه‌ای غافل نمی‌شوند اما سکانس آتش زدن لاستیک شاید خیلی برای مخاطب مهم جلوه نکند. در حالی که این سکانس بسیار کلیدی است.
این سکانش اشاره به آن دارد که عشق مانند آتشی است که خودمان آن را روشن می کنیم،شعله ور می شود و بعد رهایش می‌کنیم و یا از دستمان رها می شود و ردی که بر جا می‌گذارد و جهتی که می گیرد دیگر در اختیار ما نیست.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.